English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6120 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cadaverous U لاشه مانند
cadaveric U لاشه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corse U لاشه
corpses U لاشه
biers U لاشه
bier U لاشه
carcasses U لاشه
corpse U لاشه
cadaver U لاشه
cadavers U لاشه
carcass U لاشه
carrion U لاشه
carcases U لاشه
carcase U لاشه
carnage U لاشه ها
hulks U لاشه کشتی
body U لاشه جسم
spalls U لاشه سنگ
hull U لاشه کشتی
hulls U لاشه کشتی
bodies U لاشه جسم
hulk U لاشه کشتی
rubble U سنگ لاشه
carrion U لاشه گندیده
necrophilous U لاشه دوست
quarries U لاشه شکار
necrophagous U لاشه خوار
quarry U لاشه شکار
quarrying U لاشه شکار
retired draft U لاشه برات
trunk U تنه لاشه
trunks U تنه لاشه
fieldstone U لاشه سنگ
hulky U لاشه دار بدهیکل
offal U مواد زائد لاشه
uncoursed rubble masonery U بنایی سنگ لاشه در هم
to recover a body from the wreckage U بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
wreckage U لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
wreckage piece U تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> U هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
plumelike U پر مانند
reedy U نی مانند
without an e. U بی مانند
etcetera U و مانند ان
reedier U نی مانند
plumose U پر مانند
capitate U مانند سر
goatish U بز مانند
impish U جن مانند
vide U مانند
similar U مانند
gypsiferous U گچ مانند
encephaloid U مخ مانند
unequaled U بی مانند
capillaceous U مانند نخ
penniform U پر مانند
analogous U مانند
fulidal U اب مانند
filiform U نخ مانند
thready U نخ مانند
threadlike U نخ مانند
blotchy U لک مانند
floriform U گل مانند
fluty U نی مانند
etc U و مانند آن
anthoid U گل مانند
tendinous U بی مانند
feathery U پر مانند
unapproachable U بی مانند
incomparable U بی مانند
nearing U مانند
inimitable U بی مانند
unprecedented U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
reediest U نی مانند
pipelike U نی مانند
womanlike U زن مانند
myrtle formed U اس مانند
simulant U مانند
after the example of U مانند
mammilliform U مانند
frothy U کف مانند
icily U یخ مانند
as U مانند
near U مانند
near- U مانند
neared U مانند
nearer U مانند
argillaceous U گل مانند
argillaceous U رس مانند
lambdoid U مانند
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
inapproachable U بی مانند
string U نخ مانند
analogues U مانند
toughest U پی مانند
analogue U مانند
tough U پی مانند
foggier U مانند مه
foggiest U مانند مه
foggy U مانند مه
arundinaceous U نی مانند
nearest U مانند
nears U مانند
liplike U لب مانند
unequalled U بی مانند
tougher U پی مانند
castellated U دژ مانند
mammilary U مانند
analog U مانند
and so on U و مانند ان
unparalleled U بی مانند
similiar U مانند
aquiform U اب مانند
seedlike U بذر مانند
as ever U مانند همیشه
dendriform U مانند درخت
corvine U کلاغ مانند
cowish U گاو مانند
deltoideus U مانند دال
disclike U صفحه مانند
corpuscular U گویچه مانند
dermatoid U پوست مانند
pterygoid U بال مانند
parchmenty U پوست مانند
coriaceous U چرم مانند
dermoid U پوست مانند
dermoidal U پوست مانند
prurigmous U مانند خنش
digitiform U انگشت مانند
deltoid U مانند دال
deiform U خدا مانند
culicoid U پشه مانند
cystoid U مانند مثانه
cuticular U پوست مانند
shadowlike U سایه مانند
aphthoid U برفک مانند
arborescent U شاخه مانند
apelike U میمون مانند
ctenoid U شانه مانند
sheetlike U ورقه مانند
cryptand U حجره مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
puriform U چرک مانند
pyramidic U اهرام مانند
crinoid U زنبق مانند
arciform U قوس مانند
shelflike U تاقچه مانند
argillaceous U مانند خاک رس
puppyish U توله سگ مانند
as usual U مانند همیشه
sagittary U مانند تیر
scalelike U فلس مانند
carneous U گوشت مانند
carunculate U مانند لحیمه
ceraceous U مانند موم
ceratoid U شاخ مانند
saddlebacked U زین مانند
charry U زغال مانند
saclike U کیسه مانند
benzenoid U بنزن مانند
saccate U کیسه مانند
chondroid U غضروف مانند
billowy U موج مانند
boll U برامدگی مانند
sanguineous U خون مانند
brach U تازی مانند
bursiform U کیسه مانند
bursiform U کیف مانند
butyric U کره مانند
boxy U جعبه مانند
campanulate U زنگ مانند
canaliculate U ابراه مانند
cancellate U شبکه مانند
scabious U دله مانند
bosomy U پستان مانند
rodlike U میله مانند
scalelike U ترازو مانند
rocklike U خاره مانند
rattish U موش مانند
coralline U مرجان مانند
coralloid U مانند مرجان
auriform U گوش مانند
asteroidal U مانند ستاره
leatheroid U چرم مانند
ramiform U شاخه مانند
corneous U شاخ مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com